لیسیدن به انگلیسی | تبدیل انلاین انگلیس به فارسی

Actor. Additional Crew. IMDbPro Starmeter See rank. John Manca is known for Goodfellas (1990), Casino (1995) and Father Hood (1993). Add photos, demo reels. Add to list. .

لیسیدن به انگلیسی*******ترجمه "لیسیدن" به انگلیسی. lick, licking بهترین ترجمه های "لیسیدن" به انگلیسی هستند. نمونه ترجمه شده: این همه سال کفشهای دیگران را لیسیدن و جلوی این و آن خم شدن. ↔ All these years of having to lick somebody else's boots and bow down.لیسیدن. از ریشه هندواروپائی لیگ - leygh یا لیسیدن ودر فارسی باستان لیز - liz ودر سانسکریت لدهی ledhi که در لاتین لینگو lingo که در انگلیسی بصورت لیک lick یا لیسیدن و لیکن lichen یا خزه گلستک مبدل شده. واژه .انگلیسی. فرانسوی. خدمات Google واژه‌ها، عبارت‌ها، و صفحه‌های وب را بدون هزینه بین زبان فارسی و بیش‌از ۱۰۰ زبان دیگر فوراً ترجمه می‌کند. نکاتی در خصوص ترجمه “لیسیدن” به انگلیسی. نکته 1– نکته مهمی که در ترجمه فارسی به انگلیسی “لیسیدن” باید به آن نیز توجه نمائید این است که این ترجمه در چه متن و یا محیطی قرار است استفاده شود. مثلاً آیا عبارت فارسی “لیسیدن .

Translation of "لیسیدن" into English . lick, licking are the top translations of "لیسیدن" into English. Sample translated sentence: این همه سال کفشهای دیگران را لیسیدن و جلوی این و آن خم شدن. ↔ All these .

تبدیل انلاین انگلیس به فارسیترجمه های "کس لیسیدن" به انگلیسی را بررسی کنید. نمونه هایی از ترجمه کس لیسیدن را در جملات نگاه کنید، به تلفظ گوش دهید و گرامر را یاد بگیرید.انگلیسی به . لیسیدن ( ل-ی-س-ی-د-ن ) 1 to lick to lick /lɪk/ /lɪk/ دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان معرفی دیکشنری بیاموز. دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان .1 لیس زدن. معادل ها در دیکشنری فارسی: زبان زدن لیسیدن لیس زدن. 1.He licked the chocolate off his fingers. 1. او شکلات را از روی انگشتانش لیس زد. 2.She licked the stamps and stuck them on the parcel. 2. او تمبرها را لیس زد و آنها را روی بسته .لیسیدن به انگلیسیترجمه "lick" به فارسی. لیسیدن, لیس, زدن بهترین ترجمه های "lick" به فارسی هستند. نمونه ترجمه شده: Well, see how many you can lick in an hour. ↔ مثلا این که ببینی تو هر ساعت چندتا نامه میتونی لیس بزنی. lick verb noun .ارجاع به لغت لیسیدن. از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

انگلیسی. فرانسوی. خدمات Google واژه‌ها، عبارت‌ها، و صفحه‌های وب را بدون هزینه بین زبان فارسی و بیش‌از ۱۰۰ زبان دیگر فوراً ترجمه می‌کند.انگلیسی به . لیسیدن ( ل-ی-س-ی-د-ن ) 1 to lick to lick /lɪk/ /lɪk/ دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان معرفی دیکشنری بیاموز. دیکشنری آموزشی بیاموز، یک دیکشنری آنلاین و رایگان است که با هدف استفاده زبان .لیسیدن به انگلیسی تبدیل انلاین انگلیس به فارسیلیسیدن : lick. see salt lick. دیکشنری آنلاین دامپزشکی. برای ترجمه اصطلاحات انگلیسی دامپزشکی کلمه مد نظر خود را به صورت انگلیسی تایپ نموده و جتستجو کنید.

واژه های فارسی مشابه با اصطلاح تخصصی لیس ، لیسه ، لیسیدن ، زبان زدن ، زبانه کشیدن ، فرا گرفتن ، تازیانه زدن ، مغلوب کردن ، کردن لیس ، م و معادل انگلیسی آنها در لیست زیر قابل مشاهده استلیسیدن از ریشه هندواروپائی لیگ - leygh یا لیسیدن ودر فارسی باستان لیز - liz ودر سانسکریت لدهی ledhi که در لاتین لینگو lingo که در انگلیسی بصورت لیک lick یا لیسیدن و لیکن lichen یا خزه گلستک مبدل شده.to see. دیدن. to hear. شنیدن. to taste. چشیدن. چند کلمه انگلیسی مرتبط با بدن انسان از جمله نام اعضای مختلف بدن، اندام های داخلی و حواس را بیاموزید. 167 اصطلاح واژگان با صدا.قضیب‌لیسی ، [۱] یا ساک‌زنی ، کیرخوری (به انگلیسی: fellatio) یا در فارسی افغانستان کیرچوشی به نوعی آمیزش جنسی دهانی به شکل تحریک دهانی آلت مردی توسط شریک جنسی یا خود شخص ( اتوفلاتیو) گفته می‌شود .

cunt ترجمه "سوراخ کس" به انگلیسی است. نمونه ترجمه شده: کس کون سوراخ کيري ↔ Pussy-ass dick holes. سوراخ کس noun دستور زبان. + اضافه کردن ترجمه.دیکشنری ترجمیک مجموعه ای غنی و پویا از لغات ترجمه شده توسط مترجمان ترجمیک است. دیکشنری فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی به شما کمک می کند معنای لغات را به خوبی پیدا کنید.

ترجمه "lick" به فارسی. لیسیدن, لیس, زدن بهترین ترجمه های "lick" به فارسی هستند. نمونه ترجمه شده: Well, see how many you can lick in an hour. ↔ مثلا این که ببینی تو هر ساعت چندتا نامه میتونی لیس بزنی. lick verb noun دستور زبان .عباراتی شبیه به "کف پا" با ترجمه به انگلیسی. وابسته به کف دست یا پا. volar. (کف پا که به طور نابهنجار صاف و بی انحنا باشد) پای صاف. flat foot. (کالبد شناسی - بخشی از پا که بین مچ پا و انگشتان قرار دارد) کف پا .آمیزش جنسی دهانی (به انگلیسی : Oral sex )، یا رابطه دهانی (به انگلیسی : oral intercourse) شکلی از روابط جنسی است، که در آن اندام شریک جنسی به‌وسیله اجزاء دهان (مانند لب ، زبان ، دندان و حلق) تحریک می‌شود .

22 horas atrás · Oruam é filho do traficante Marcinho VP, que está preso desde 1996 por liderar uma das maiores facções criminais do Rio de Janeiro. A paternidade de Oruam .

لیسیدن به انگلیسی|تبدیل انلاین انگلیس به فارسی